به ساده لوحی ، یک سؤال ساده: چرا یک فرد به خون احتیاج دارد؟
البته واضح ترین پاسخ این است که خون لازم است تا بدن بتواند زندگی کند. خوب ، مطمئناً ارزش آن را ندارد که به جنگل کامل برویم ، اگر بپرسید ، چگونه این اتفاق می افتد؟ کافی است که "سرنوشت" رئیس استاد داول را هنگامی که با او یک فرمول زندگی به همراه آورد ، به یاد بیاوریم.
بگذارید برای یک لحظه فکر کنیم و بدانیم که بدن تاج خلقت خالق درخشان و یک سیستم خودتنظیم است. عملکرد مناسب آن مقاومت در برابر عوامل خارجی را فراهم می کند.
این خون در حرکت مداوم خود است که به تمام اندام ها مواد مغذی و گازهای لازم درگیر در فرآیندهای متابولیکی را تأمین می کند.
اهمیت و پیچیدگی گردش خون لوزالمعده با کارکردهای منحصر به فردی که به آن اختصاص داده شده قابل مقایسه است.
شریان های بدن لوزالمعده
هرکسی که حداقل به طور کلی به مطالعه ساختار آناتومیکی و فیزیولوژیکی اندامهای داخلی یک فرد بپردازد ، نمی تواند متوجه برخی ویژگیها شود. آنها در واقع این واقعیت را تشکیل می دهند که یک ارگان دو منظوره که همزمان عملکردهای دستگاه گوارش و غدد درون ریز ، یعنی لوزالمعده را انجام می دهد ، عروق شریانی خود را ندارد.
سپس این سؤال مشكل ایجاد می شود: چه كسی و چگونه به روز بودن این عنصر حیاتی را تضمین می كند؟
واقعیت این است که ، طبق ایده طبیعت ، تمام غدد ترشح مخلوط دارای طرح خونرسانی منحصر به فرد و ساخت ویژه آن هستند.
ساختار لوزالمعده
از آئورت ، در قسمت شکمی آن ، تنه سلیاک خارج می شود. که به نوبه خود ، به عروق تقسیم می شود که همان خون شریانی لوزالمعده را فراهم می کند.
برای عملکرد کامل لوزالمعده ، یک شبکه شاخه ای متشکل از شریان های یک "کالیبر" کوچک و شریانی ، حتی کشتی های کوچکتر که قبل از مویرگ ها ایجاد شده اند ، ایجاد شده است.
کانال های کلی خون رسانی به طور همزمان چندین شریان است:
- شریان لوزالمعده فوقانی و همچنین شاخه های شریان گاستروودودنال. آنها نمایانگر هجوم شریان کبدی مشترک هستند. وظیفه آنها شامل "خونرسانی" از لوزالمعده از سمت سطح جلوی آن است.
- شریان لوزالمعده تحتانی. شاخه از شریان مزنتریک برتر ، خون را به سطح خلفی لوزالمعده می دهد.
- شریان طحال. تغذیه خون به بدن و دم غده عملکرد حیاتی آنها را تضمین می کند.
شریان های لوزالمعده فوقانی و تحتانی نیز در بین خود یک تشکیل منحصر به فرد منحصر به فرد (مفصل) تشکیل می دهند - اینها شریان لوزالمعده لوزالمعده قدامی و خلفی است. گردش خون پشت فعال شامل شریان لوزالمعده-اثنی عشر خلفی و قدامی است. این سرچشمه از شریان کبدی مشترک است.
این یک راه حل آناتومیکی درخشان است که به گردش خون اجازه می دهد تا به طور مداوم در سرخرگ ها جریان یابد.
در کنار شریان ها ، خون در امتداد شریان ها و مویرگ ها حرکت می کند ، در هر لوب پانکراس باز می شود و بافت ها را با مواد مغذی و اکسیژن اشباع می کند. در اینجا ، طبق ساختار شریانی شاخه دار ، هورمون ها از جزایر لوزالمعده به مجاری خون می رسند.
طرح خونرسانی به اندام های طبقه فوقانی حفره شکمی در سخنرانی ویدیویی:
سیستم لنفاوی
به خواننده یادآوری می کنیم که لنف چنین ماده مایع متشکل از سلولهای دفاعی سیستم ایمنی مانند ماکروفاژها ، فاگوسیتها ، لنفوسیتها و همچنین از مواد محلول درآمده از لوبولهای آن است.
این ساختار لنفاوی است که نقش مهمی در فرآیندهای متابولیک (متابولیک) و پاکسازی بافت ها و سلول های بدن ایفا می کند.
تورم غدد لنفاوی را به یاد داشته باشید. التهاب بسیار آنها نشان می دهد که آنها از کار بیش از حد هستند و در این زمان بود که آنها در حال مبارزه با سلول های خارجی ، مواد و میکروارگانیسم ها بودند. اما نیروهای در حال اتمام هستند و به شکل "مهمات دارویی" به پشتیبانی و کمک نیاز دارند. در اینجا یک مقایسه تصویری ارائه شده است.
سیستم لنفاوی لوزالمعده شامل موارد زیر است:
- رگهای لنفاوی سلیاک
- مویرگهای لنفاوی که از فضای بینابینی شاخه می شوند.
- غدد لنفاوی پایین و فوقانی.
- تنه های لنفاوی روده؛
- گره سلیاک
لوزالمعده یک سیستم خروج لنفاوی نسبتاً پیچیده و پر پیچ و خم را تشکیل می دهد ، که به نوبه خود ، به صورت غیر ارگانیک و درون ارگانیک ارزیابی می شود.
حالت دوم به وفور با مویرگهای لنفاوی آناستوموزینگ (دهان متصل) اشباع شده است. شبکه مویرگی اولیه به صورت محلی محدود به یک لوب غده است. بردار جریان لنفاوی از روده "پانکراس" به سطح آن هدایت می شود.
در فضاهای بین لوبار بزرگ شده ، مخازن لنفاوی کیسه ای چند اتاق تشکیل شده است. از اینجا لنفاوی درون غدد لنفاوی منطقه جریان می یابد.
لوزالمعده دارای سه ناحیه خروج لنفاوی است.
آنها نام خود را از کانال شریانی اصلی دریافت می کنند:
- مزنتریک فوقانی.
- کبدی
- اسپلنیک
علاوه بر این ، طبیعت یک شاخه اضافی از غدد لنفاوی ایجاد کرده است. در امتداد لوزالمعده پایین قرار دارد.
جریان لنفاوی بردار به چهار جهت:
- به سمت غدد لنفاوی طحال قرار دارد.
- درست به غدد لنفاوی معده.
- می افتد ، و به سمت غدد لنفاوی فوقانی رودخانه می رود.
- در سمت چپ ، به غدد لنفاوی دستگاه گوارش.
هنگام تشخیص و معالجه بیماری های لوزالمعده ، در نظر گرفتن ویژگی های تأمین خون آن بسیار مهم است.
اطلاعات بیشتر در مورد سیستم لنفاوی را در سخنرانی ویدیویی بخوانید:
علائم و تشخیص بیماری های سیستم عروقی
لوزالمعده یک اندام بسیار حساس است که به جزئی ترین ناهنجاریها پاسخ می دهد. مخصوصاً وقتی صحبت از آسیب شناسی خونرسانی وی می شود.
عمل پزشکی خاطرنشان می کند: تشخیص اختلالات عصب دهی (تامین بافت توسط سلول های عصبی) و خون رسانی به لوزالمعده بسیار دشوار است ، زیرا این آسیب شناسی به عنوان یک بیماری مستقل عمل نمی کند ، بلکه از یک کلینیک شدید سیستم قلبی عروقی گرفته شده است.
در این حالت ، تشخیص بیماری زمینه ای اولیه می شود.
این علل اصلی شامل موارد زیر است:
- آترواسکلروز
- نارسایی قلبی؛
- فشار خون شریانی در نتیجه آترواسکلروز.
نتیجه گیری تشخیصی با در نظر گرفتن دلایل فوق انجام می شود ، که تا حدی تعیین کننده بر کارآیی جریان خون تأثیر می گذارد.
این بیماری ها منجر به ایجاد تغییرات پاتولوژیک در پارانشیم (سلولهای عملکردی فعال) می شوند. در نتیجه سلولهای لوزالمعده طبیعی می میرند و جای آنها توسط بافت همبند اشغال می شود. در نتیجه ، فیبروز ، یعنی تکثیر بافت همبند و تشکیل زخم رخ می دهد. در این حالت ، صحبت کردن در مورد عملکرد طبیعی بدن غیر ضروری خواهد بود.
نارسایی قلبی منجر به نقض خون وریدی می شود. و در نتیجه تورم اندام لوزالمعده ، افزایش اندازه و اختلال عملکرد آن وجود دارد. در پارانشیم ، فرآیندهای التهابی فعال می شوند که با افزایش دیاستاز (آنزیم آلفا آمیلاز) در ادرار و خون تشخیص داده می شوند.
هیچ چیز تعجب آور یا متعالی برای درک نخواهد بود اگر خواننده بار دیگر این جمله را بخواند که الکل خطرناکترین عامل ذهنی است که منجر به اختلال در خون رسانی به لوزالمعده می شود. ذهنی - به این دلیل که فقط خود شخص ، محرک ارادی خود را روشن یا مسدود کرده است ، می تواند مسیر بعدی وقایع را از پیش تعیین کند.
این "مار سبز" است که باعث تنگ شدن جریان خون غده می شود. بدون تامین خون کافی ، بافت ها به مقدار مناسب اکسیژن و مواد مغذی را متوقف می کنند. مرگ جسمی آنها رخ می دهد ، که منجر به نکروز کل بهمن می شود.
ویدئویی از دکتر ملیشوا:
نشانه شناسی بیماری سیستم گردش خون در لوزالمعده چیزی منحصر به فرد نیست ، اما با این وجود تجلی مشخصی دارد.
این موارد عبارتند از:
- سنگینی در معده بعد از خوردن غذا؛
- درد کمربند تا تیغه شانه چپ گسترش می یابد.
- حالت تهوع به استفراغ تبدیل می شود.
- ضعف و ضعف؛
- adynamia - ضعف عضلانی با از دست دادن کامل فعالیت حرکتی.
طب مدرن تجربیات گسترده ای در شناسایی و تشخیص بیماری های سیستم عروقی اندام لوزالمعده دارد.
این یک روش آزمایشگاهی و ابزار است.
اولین مورد شامل موارد زیر است:
- روش آلفا آمیلاز مدفوع؛
- تجزیه و تحلیل دیاستاز خون و ادرار.
روشهای تحقیق ابزاری شامل موارد زیر است:
- سونوگرافی از لوزالمعده ، یعنی یک مطالعه بصری از ساختار غده و مجاری ترشحی.
- توموگرافی کامپیوتری اندام های شکمی با یا بدون ماده حاجب.
- بررسی سونوگرافی داپلر رگهای خونی ، که در آن آسیب شناسی احتمالی عروق لوزالمعده تشخیص داده می شود.
طبیعت انسان را آفرید ، اما لوازم یدکی برای او فراهم نکرد. این غفلت کاملاً در مورد لوزالمعده و سیستم خون رسانی آن صدق می کند. صحبت از اهمیت آنها در عملکرد کل ارگانیسم و نگرش دقیق نسبت به آنها از طرف استادشان که انسان از آن انسان است ، غیر ضروری است.